اختلالِ دوقطبی نوجوانان چیست؟
آیا بچه ها دچار اختلال دوقطبی می شوند یا نه؟ مباحث کنونی، متمرکز بر این حقایق هستند که:
- اکثرِ کودکان، رفتارهای جنون آمیزی که در DSM تعریف شده را نشان نمی دهند. (دپرس بودن در کل روز، افزایش یا کاهش وزن ناموزون، بیخوابی یا خواب آلودگی شدید،خستگی کل روز، احساس غم یا بی میلی …)
- اکثر کودکان تغییر حالاتی که به روشنی در الگوهای تعریف شدهی DSM آمده را ندارند.
- اکثر کودکانِ مبتلا فقط نشانه های کمی از علائم توضیح داده شده را دارند. که به آن اختلال دوقطبی- NOS میگویند.
- کودکان مبتلا به اختلالِ دوقطبی، معمولا به شدت بیمار هستند، اغلب هم قبل از تشخیص صحیح، تحت درمان های متعدد طولانی مدتی برای بیماریهای مختلف قرارمی گیرند و از درمان اصلی محروم میمانند.
اما هیچ جواب سادهای برای این سوال وجود ندارد. درحال حاضر DSM در لیست خود، بیماری اختلال دو قطبی را جزء اختلالاتِ رفتاریِ بزرگسالان قرار داده است. این به این خاطر است که تا همین چندی پیش، فکر می کردند کودکان نمی توانند علائم جنون را تجربه کنند.
اختلال دوقطبی کودکان
در حالیکه، بعضی کودکان معیارهای طبقه بندی شده برای اختلالِ دوقطبیِ بزرگسالان که در DSM توضیح داده شده را دارند، و امروزه تشخیص داده می شوند. این کودکان مراحل تعریف شدهی جنون (و یا تحریک پذیری و کج خلقی) را تجربه میکنند که چندین روز هم ادامه دارند، این چرخه با دوران های ثبات و افسردگی طولانی مدت تری هم ادامه خواهد داشت.
با این حال نشانه های ظاهر شده در اکثر کودکان اینگونه نیستند. به جای آن، رفتارشان مرتب تغییر کرده و این اجازه را نمیدهد که جنون و یا افسردِگیشان آنقدری طول بکشد که به معیار زمانیِ DSM برای این بیماری برسد و ممکن است چرخهی بین بیماری و ثبات را نیز پیدا نکنند. علاوه بر این خیلی از کودکان علائم جنونی که DSM معرفی نموده را از خود نشان نمی دهند. این اختلافات باعث بحثی می شود که آیا کودکان با این مشخصات را می توان در ردیف بیماران اختلالاتِ دوقطبی قرار داد و یا اینکه این علائم روی هم رفته نشانهی وضعیتِ دیگری میباشند. صرف نظر از اینکه به نظرِ متخصص، اختلالات کودک به کدام حالت مربوط میشود، تقریبا همگی بر این باورند که این کودکان بسیار بیمار بوده و به تشخیص صحیحترِ بیماریشان احتیاج دارند.
علائم اختلال دوقطبی در کودکان
کودکانی که وضعیتشان BP_NOS تشخیص داده شده است، معمولا خلق وخویشان دارای نوسانات ناگهانی است که چندین بار هم در روز اتفاق می افتد. مثل عصبانیتِ شدید و یا ضعف در تحمل ناراحتی ها، بد اخلاقی، نافرمانی و سرکشی های زیاد. کودکانِ مبتلا ممکن است از حالت تحریک پذیری و به راحتی آزرده خاطر شدن و عصبانیت به حالتهای احمقانه و سرخوشی تغییر حالت دهند و یا ممکن است به این قطب یا قطب دیگر متمایل شوند. آنها ممکن است بی حوصلگی، افسردگی، دوری گزینی از جمع، نداشتن اعتماد به نفس و اغلب داشتن فکر خود کشی را تجربه کنند. اغلب این کودکان بسیار باهوش و توانمند هستند اما بدلیل بیماریشان تا حد زیادی به چالش کشیده می شوند.
این در حالی است که تشخیص زود هنگام در درمان این بیماری بسیار نتیجه بخش بوده است اما معمولا تشخیص آن سالها طول می کشد. مطالعات نشان می دهند که از زمان بروزِ علائمِ اولیه، تقریبا ده سال طول می کشد تا بیماری تشخیص داده شود.
غالبا قبل از تشخیص دو قطبی بودن، یا به جایِ آن، بیماریهای دیگری از قبیل اختلال وسواسی شدید، اختلال اضطراب جدایی، افسردگی شدید، اختلال کمبود توجه، اختلالات رفتاری و وسواس فکری ازجمله بیماری هایی هستند که اشتباها تشخیص داده میشوند و مورد توجه قرار می گیرند و درمان این بیماریها با داروهای افسردگی و یا محرکها می تواند اثر بدی برای بیماران دوقطبی داشته باشد و موجب بدتر شدنِ آنها شود. گاهی اوقات هم این شرایط ادامه دارد و حتی بعد از تشخیصِ دو قطبی بودن هم بعضی از این کودکان برای یک یا چندتا از این بیماریها تحت درمان قرار میگیرند.
تشخیص اختلال دوقطبی
چند نکته وجود دارد که تشخیص بموقع بیماری دوقطبی را مشکلتر می کند:
- جنون در کودکان به تازگی مورد شناسایی قرار گرفته است،
- اختلالات رفتاری و رفتارهای طبیعی اما چالش برانگیز در هنگام رشد، اغلب میتوانند با هم اشتباه گرفته شوند
- پزشکان ممکن است بدلیل طولانی بودن دورهی درمان و داروهای قوی که نیاز دارد تمایلی برای اعتراف به تشخیصِ بیماری دو قطبی نداشته باشند.
امکان نظر دادن در اینجا وجود ندارد